پیشینه و مبانی نظری هویت اجتماعی
دسته بندی | علوم انسانی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 88 کیلو بایت |
تعداد صفحات | 15 |
دریافت فایل
توضیحات :
پیشینه و مبانی نظری هویت اجتماعی در قالب Word قابل ویرایش.
فهرست مطالب :
مبانی نظری وپیشینه تحقیق هویت اجتماعی
فصل دوم : مبانی و چارچوب نظری ............................................................................................... 16
1-2 مقدمه ...................................................................................................................................... 17
2-2 مباحث نظری .......................................................................................................................... 17
1-2-2 دورکیم ................................................................................................................................ 17
2-2-2 پارسونز ................................................................................................................................. 18
3-2-2 ماکس وبر ............................................................................................................................. 20
4-2-2 کنش متقابل نمادی................................................................................................................ 22
5-2-2 کولی ..................................................................................................................................... 23
6-2-2 مید ........................................................................................................................................ 24
7-2-2 گافمن.................................................................................................................................... 26
8-2-2 نظریه هویت (بورک) ............................................................................................................. 27
عنوان صفحه
3-2 چارچوب نظری مورد استفاده تحقیق ...................................................................................... 30
4-2 پرسشهای تحقیق .................................................................................................................... 31
5-2 فرضیات تحقیق ...................................................................................................................... 31
6-2 الگوی نظری و تحلیلی تحقیق.................................................................................................... 32
بخشی از متن :
مقدمه : در این فصل ابتدا مروری بر نظریات مرتبط با تحقیق مطرح خواهد شد و سپس با انتخاب چند نظریه تلفیقی ، چار چوب نظری مناسب با این تحقیق مطرح می شود و پس از بیان مدل تحلیلی تحقیق به بیان فرضیات تحقیق خواهیم پرداخت .
2-2 مباحث نظری
در این فصل عمدتا نظریات تعدادی ازجامعه شناسان که به موضوع هویت اجتماعی پرداخته اند و با اهداف این تحقیق مرتبط می باشد ، مطرح می شود .
1-2-2 امیل دورکیم [1]
یکی از مفاهیم کلیدی دورکیم ، مفهوم وجدان جمعی است که عبارت است از " مجموعه باورها . احساسات مشترک در بین حد وسط اعضای یک جامعه " سایه گسترده وجدان جمعی بر سر تمام افراد افکنده شده است و از فرهنگی به فرهنگ دیگر تفاوت نمی کند ، به عبارت دیگر ، تغییر فرهنگ و یا نو شدن نسلها ، تغییری در وجدان جمعی به وجود نمی آورد و همچنان ثابت باقی می ماند . تنها تفاوتی که ممکن است بوجود آورد در شدت و ضعف وجدان عمومی است . دورکیم برای نشان دادن چگونگی تحول وجدان جمعی و شدت و ضعف آن ، مفاهیم همبستگی مکانیکی و ارگانیکی را که نشان دهنده ی دو سازمان اجتماعی متفاوتند به کار برده است : به عقیده وی هر چه همبستگی مکانیکی بیشتر باشد به علت شباهت افراد و مشترکات فراوان ، وجدان جمعی نیز قوی تر خواهد بود .
((با افزایش تعداد جمعیت و گسترش ارتباطات اخلاقی و حجم اجتماعی در این جامعه همبستگی مکانیکی کم کم تبدیل به همبستگی ارگانیکی می شود . در این جامعه به علت متمایز بودن افراد از یکدیگر وجدان جمعی تضعیف می شود ، آزادی های فردی گسترش می یابد و هر کس مختار است که طبق میل خود عمل کند)) (آرون :1377 : 366- 364 )
نفوذ نظارت کننده در جامعه بر گرایشهای فردی ، دیگر کارایی اش را از دست داده و افراد جامعه به حال خودشان واگذار خواهند شد . دور کیم این وضعیت را در جوامع جدید آنومی یا بی هنجاری نامیده است. و به دنبال راه حلهایی برای رهایی از وضعیت بحرانی می گردد . بدیهی است راه حل او تقویت وجدان جمعی است که از طریق عضویت در گروههای صنفی ایجاد می شود .
((به عقیده دورکیم یکی از عوامل موثر بر هویت مذهبی انسانها ، شرکت در مناسک مذهبی است . بر گزاری مناسک مذهبی ، تجمع مردمی را در پی دارد که دارای ارزشها و باورهای مشترکی هستند . این تجمع ، تقویت روح جمعی ، انسجام و اتحاد مومنین به آن مذهب را به ارمغان می آورد . این تجمع که با احساسات مشترک شارکین همراه است ، آنها را از حوزه ی مادیات به حوزه معنویات منتقل می کند . وی معتقد است که همه ی فرقه های سیاسی ، اقتصادی یا اعتقادی مواظب اند که همایش های دوره ای داشته باشند ، تا اعضایشان بتوانند ، با به نمایش در آوردن ایمان مشترک خود در بین جمع به آن جانی تازه ببخشند .)) ( تیریاکیان ، 1373 : 159 )
علاوه بر کارکرد اصلی تجمع مردم در برگزاری مراسم مذهبی ، شادی و تفریح مردم نیز با برگزاری مراسم مذهبی تامین می گردد . بدین جهت است که از نظر دورکیم ، پیوندی نزدیک و ناگفتنی بین روزه و مهمانی ، ایام مقدس و تعطیلات ، تعطیلات و شادی برقرار است . بدین خاطر گسترش و ارج نهادن به ایام مقدس و مناسک مذهبی سبب ایجاد همبستگی و انسجام مذهبی می شود .
2-2-2 تالکوت پارسونز [2]
((پارسونز دنیای اجتماعی را از زاویه افکار مردم به خصوص ارزشها و هنجارها مشاهده می کند . به اعتقاد پارسونز کنشگر انسانی در چارچوب نظام اجتماعی عمل می کند ولی عمل او جنبه ارادی و اخلاقی دارد و دارای خلاقیت ، اختیار ، و نیروی ارزش یابی است )). ( توسلی ، 1373 : 240 )
وی مدل سیبر نتیکی را ارائه می کند که در آن چهار خرده نظام فرهنگی ، اجنماعی ، شخصیت و ارگانیسم رفتاری وجود دارد . ((اولین خرده نظام ، نظام فرهنگی است که مرکب از ایده ها ، اندیشه ها ، آرزوها ، اعتقادات ، باورهای جمعی و آداب و رسوم اجتماعی است که فرد از جامعه حال و گذشته اش فرا گرفته است . )) (تنهایی ، 1383 : 183) نظام فرهنگی به افراد می گوید چه کاری انجام بدهند ، چه کاری انجام ندهند . چه چیزی درست است و چه چیزی نادرست است . فرهنگ میانجی کنش متقابل میان افراد است و شخصیت و نظام اجتماعی را با هم پیوند می دهد . به عبارتی ((فرهنگ در نظام اجتماعی به صورت هنجارها و ارزشها تجسم می یا بد و در نظام شخصیت ملکه ذهن کنشگران می شود .)) (ریتزر ، 1374 : 139 )
دومین خرده نظام ، نظام اجتماعی است که ((شرایط کارکردی ساخت جامعه را بر عناصر موجود نهادهای اجتماعی تحمیل می کند . )) ( تنهائی ، 1383 : 183 ) اهمیت نظام اجتماعی برای پارسونز به خاطر فرایند اجتماعی شدن و درونی شدن در نظام مذکور است . به وسیله آنها ارزش و هنجارها به افراد منتقل می شود .(( اجتماعی شدن و کنترل اجتماعی مکانیسم های اصلی اند که نظام از طریق آنها توازن خود را حفظ می کند . )) ( ریتزر ، 1374 : 137 )
سومین خرده نظام، ((نظام شخصیتی است که بر چگونگی انتخاب راه ها و نحوه رسیدن به اهداف از طریق قالبهای دو وجهی حق انتخاب ارزشها ، تاثیر می گذارد .)) ( تنهائی ، 1383 : 183 ) . از نظر پارسونز و شیلر تمایلات نیازی مهمترین واحد های انگیزش کنش هستند که با زمینه اجتماعی شکل می گیرند . به طور کلی نقش خاص شخصیت آنست که منابع نیرو بخش را که ارگانیسم رفتاری فراهم کرده است بسیج کند و آنها را به سوی هدفهای تعیین شده هدایت نماید . شخصیت در ایجاد رابطه اش با نظام اجتماعی نیازمند حمایت است و نظام اجتماعی نیز در شخصیت باید تائید و تصویب شود .(( شخصیت از راه نقش اجتماعی در نظام اجتماعی حضور پیدا می کند و آن بعدی از شخصیت را می سازد که می توان هویت اجتماعی نامید . )) ( روشه ، 1376 : 162 ) .
پارسونز در تحلیل خرده نظام شخصیتی خود نیم نگاهی به مفاهیم« نهاد ، خود و فرا خود» فروید در تحلیل شخصیت دارد و برآنست که شخصیت از طریق نهاد با ارگانیسم زیستی در ارتباط است . به همین دلیل برای نهاد ، کارکردی شبیه سازگاری قائل است. ((خود)) کارکرد بسیج و هدایت منابع شخصیت را بر عهده دارد و از این لحاظ کارکردش مشابه کارکرد دستیابی به هدف است .((فرا خود )) کارکرد هماهنگی های نهاد و خود را بر عهده دارد که این امر از طریق درونی کردن نقشهای اجتماعی امکان پذیر است . به عبارت دیگر فراخود ، کارکرد یگانگی را در نظام شخصیت ایفا می کند و از گذر آن نظارت هایی که هنجارهای نظام اجتماعی اعمال می کنند ، تحقق می یابد . او معتقد است که علاوه بر این سه نوع نظام فرعی ، نظام چهارمی نیز وجود دارد که فروید آن را پیش بینی نکرده است . این بعد شخصیت همان کارکرد حفظ الگو های فرهنگی است که از راه شخصیت با جهان فرهنگی ارزشها ، ایدئولوژی ها و نهادها ارتباط پیدا می کند . پارسونز این کارکرد چهارم نظام شخصیت را هویت می نامد که کنشگر عامل ، با درونی کردن نهادها ، ارزشها و ایدئولوژی هایی که نظام فرهنگی جامعه عرضه می کند به کنش خود جهتی می دهد که هم برای خودش و هم برای دیگران معنادار است .(( به موجب نظریه عمومی کنش پارسنز ، نظام فرعی هویت اساس پایدار شخصیت را می سازد و می تواند بر سایر نظامهای فرعی شخصیت و بر روابط میانی شان نظارت کند زیرا تامین کننده عناصر یگانگی و هماهنگی میان نظام های فرعی شخصیت است)) ( روشه ، 1376 : 165-164 )
چهارمین خرده نظام در نظریه پارسونز ،(( ارگانیسم رفتاری است که از تاثیر محیط مادی و نیروهای حیات بخش مادی بر دیگر اجزا سخن می گوید )) ( تنهائی ، 1383 : 183 ) به طور خلاصه رابطه چهار خرده نظام را می توان به صورت زیر نمایش داد . ارتباط سیبرنتیک خرده نظام های کنش در مدل زیر نشان داده شده است .
1-2 نمودار رابطه چهار خرده نظام پارسونز
انرژی - نظام فرهنگ اطلاعات +
نظام اجتماعی